بنام او که عشقش بی انتها، مهرش بی پایان ورحمتش بیکران است
درباره من
هر که نیک نهاد و پاک منش و کوشا باشد ، به آنچه سزاوار است می رسد
در معامله زندگی، گذشته شما هرگز برابر با آینده تان نیست
ویلیام شکسپیر میگوید: افرادی که حوصله ندارند چقدر ناتوان هستند. آنچه آسیب دیده بتدریج بهبود مییابد ، پس با خود مهربان باشید و بدانید غمها به آرامش میرسند. پس انتخاب کنید که رضایت و شادی میخواهید و به گذشته فکر نمیکنید
----------
ادعا نمی کنم همواره به یاد کسانی هستم
که دوستشان دارم
اما ادعا می کنم
لحظاتی که به یادشان نیستم نیز دوستشان دارم.
--------
زندگی نه یک مکافات٬
بلکه یک پاداش است.
آری
فرصتی مغتنم یافته ای تا
ببالی٬
ببینی٬
بدانی٬
بفهمی٬
و باشی٬
زندگی را من الهی می خوانم.
در حقیقت٬
زندگی و خداوند٬
معنای یگانه ای دارند.
یک نفر.....
یه جایی .....
تمام رویاهایش لبخند توست
و زمانی که به تو فکر می کنه
احساس می کنه که زندگی واقعا با ارزشه
پس هر گاه احساس تنهایی کردی
این حقیقت را به خاطر داشته باش
یک نفر...
یک جایی...
در حال فکر کردن به توست
پرسیدیکی که عاشقی چیست
گفتم که چو ما شوی بدانی
ادامه...
آسمان شب زیباست وستاره ها زیبایی اش را دو چندان می کنند. وقتی به تاریکی اش نگاه می کنم به بزرگی آن پی می برم. ووقتی به آن نگاه می کنم در سیاهی اش که زلال زلال است گم می شوم. وقتی دلتنگی به آسمان نگاه کن. کسی ازآن بالا تو رامی نگرد. کسی که تو را بیشتر ازهمه دوست دارد. وقتی به آسمان نگاه می کنی زمین برایت کوچک وبی معناست. حس می کنی آنقدر بزرگ شده ای که می توانی ستاره ها را بچینی. آسمان شب پاک است و غرق شدن درآن تو راهم به پاکی می رساند. وقتی نگاهش می کنی به تو لبخند می زند. آسمان رازدار خوبی است برای آنان که دوستش دارند وحسش می کنند کویر چقدر سبز است، در برابر حرفهای تو، و آسمان شب چه روشن، در برابر سکوت من. من و تو ما شده ایم، ما ز خود بیزاریم؛ ما همان ترس تو هستیم و همان سقوط من. تو همان سیب درختی که تو را نچیده اند؛ من همان کرم درختم که به تو رسیده ام. تو برای من غذا بودی و دنیا و هوا، من برای تو همان بیماری پوسیده ام. من حیاتم گرو خوردنِ بودن تو شد، تو دوامت گرو سم زدن و کشتن من؛ سیب من؛ زنده بمان؛ کرم را باید کشت. سنگ بر دلت بزن، تا بخورد بر تن من
سارا
پنجشنبه 13 مردادماه سال 1384 ساعت 01:22 ب.ظ