به نام نامی عشق
می بینی ستاره ، من چقدر غریبم توی این شهر ودیار
می بینی ستاره ، تنها موندم مثل تو بی کس ویار
می بینی ستاره ، دنیا رو میبینی چه بی وفا شده
مثل اونایی که گذاشتن ما رو تنها بی خیال
می بینی ستاره ، آسمونم واسه ما ناز می کنه
می بینی ستاره ، خورشیدم واسه ما تناز می کنه
می بینی ستاره ، آسمون قهر باتو زمینام قهر بامن
اما هیچ ملالی نیست من با توام توهم با من
می بینی ستاره ، حتی ابرا توی آسمون تو رو نمی شناسن
می بینی ستاره ، کهکشونام دیگه از ندیدنت رنگ نمی بازن
می بینی ستاره ، دیگه هیچ کس ما دوتا رو نمی خواد
اما بی خیال دنیا که کی مارو می خواد و نمی خواد
یه وقتا ادما خیلی دلتنگ میشن که هیچ حضوری بهشون ارامش نمیده
اینقدر دلتنگند، که از آینه متنفر میشن
انگار یه چیزایی رو گم کردن ،شایدم یه کسی رو
اره ما وقتی دلتنگ میشیم که خدا رو گم میکنیم ، یادمون میره که یه خدا هست که همیشه عاشق ، یه خدایی هست مارو دوست داره بدون اینکه بدونیم ، و همیشه حاضر به حرفای ما گوش بده
یادمون میره که برای خدا هیچ وقت دیر نیست ، او همیشه منتظره
هر وقت بریم در خونشو بزنیم ، در باز میشه ، او همیشه جواب تمام دلخستگی های ماست
پس بیا یه بارم که شده ما بریم طرف خدا ، عاشقش باشیم و دوسش داشته باشیم
پس حالا ما دیگه دلتنگ نیستیم ، هر وقت دلتنگ باشیم یکی هست که با ماست