دلم تنگه برات

بنام او که عشقش بی انتها، مهرش بی پایان ورحمتش بیکران است

دلم تنگه برات

بنام او که عشقش بی انتها، مهرش بی پایان ورحمتش بیکران است

علی بزرگ مرد تاریخ

 

دوباره عطر ولایت به مکه پیچیده ست

از آن گلى که به دامان کعبه روییده ست

نثار مقدم مولود کعبه، جبرائیل

سبد سبد گل سرخ از بهشت پاشیده ست

فضاى خانه حق روشنى گرفت از آن

که نور حق ز جبین على درخشیده ست

پى تلاوت قرآن على چو لب بگشود

نبى ز شوق، گل بوسه زان دهن چیده ست

به شوق آن که نهد سر به خاک درگه او

کبوتر دل ما سوى مکه کوچیده‏ست

بهشت را به على، ذات حق کرامت کرد

على کرامت حق را به شیعه بخشیده ست

على ست مهر جهانتاب عدل و آزادى

که از ازل به جهان وجود تابیده ست

على اگر چه خروشد به پیش ظلم و ستم

دلش ز جوشش اشک یتیم جوشیده ست

دو گوهرند گرانقدر، حیدر و زهرا

که قر این دو گهر را خداى سنجیده ست

کمال قدر على را تو از مدینه بپرس

که روز قدرت و مظلومى ورا دیده ست

مدینه شاهد غمهاى بى شماره اوست

مدینه راز دلش را ز چاه بشنیده ست

به چهره اشک على در نماز شب، همه شب

چو شبنمى ست که بر برگ لاله غلطیده ست

به باغ طبع «وفائى» شکفت بار دگر

هر آن گلى که به مدح على پسندیده است

 

امام علی  

هر ظرفى از آنچه در آن مى ‏نهند پر شود ، مگر

ظرف دانش که هر

چه در آن نهند فراختر مى ‏گردد . 

 

 

عجیب‌ترین دعای پیامبر!


خاطره‌ای از زبان حضرت علی علیه السلام

هم اینک مطلبى مى گویم که تا به حال به کسى نگفته‌ام :

یک بار از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) خواستم تا از خدا برایم طلب مغفرت کند.
فرمود: [بسیار خوب] انجام می‌دهم.
سپس برخاست و نماز گزارد، آنگاه دستهایش را به دعا گشود،
و من به دعاى او گوش مى کردم، شنیدم که گفت:
« پروردگارا! تو را به مقام قرب و منزلت على سوگند مى دهم که على را مشمول عفو و غفران خود سازى! »
گفتم: اى فرستاده‌ی خدا! این چه دعایى است؟
فرمود:
« مگر کسى هم گرامی تر از تو در پیشگاه الهى هست تا او را شفیع درگاهش نمایم؟ »

جنه الماوى ، ص 299